جدول جو
جدول جو

معنی پی گیری - جستجوی لغت در جدول جو

پی گیری
(پَ / پِ)
عمل پی گیر. تعقیب. مداومت. اصرار، برداشتن رد پای
لغت نامه دهخدا
پی گیری
تعقیب، مداومت، اصرار
تصویری از پی گیری
تصویر پی گیری
فرهنگ لغت هوشیار
پی گیری
تعقیب، دنبال، ادامه دادن
تصویری از پی گیری
تصویر پی گیری
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
جلوگیری، در پزشکی هر نوع اقدامی که طبیب یا مامور بهداری برای جلوگیری از بروز مرض انجام بدهد
فرهنگ فارسی عمید
عمل پیش گیر، دفع، جلوگیری
لغت نامه دهخدا
تعقیب کننده دنبال گیرنده، آنکه رد پای کسی را دنبال کند رد زناثر شناس: چون سرافه بن مالک آنجا (غار ثور) رسید و او پی گیری هول بود، اصرار ورزنده مصر، مداوم دنباله دار: درین راه کوششهای پی گیری از طرف دانشمندان بعمل می آید
فرهنگ لغت هوشیار
عمل پیش گیر جلوگیری دفع، منع سرایت مرض از پیش تقدم بحفظ صیانت حفظ صحت جلو مرض گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
جلوگیری، دفع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پی گیر
تصویر پی گیر
دنبال کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیش گیری
تصویر پیش گیری
جلوگیری کردن، پیش از بروز بیماری اقدام کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
جلوگیری
فرهنگ واژه فارسی سره
جلوگیری، دفع
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
وقايةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
Forestallment, Prevention
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
prévention
دیکشنری فارسی به فرانسوی
چون پدر برای کسی دلسوزی کردن، چون پدر برای کسی دلسوزی کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
妨害 , 予防
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
روک تھام , روک تھام
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
প্রতিরোধ , প্রতিরোধ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
kuzuia
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
engelleme, önleme
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
방지 , 예방
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
предотвращение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
Verhinderung, Prävention
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
प्रतिषेध , रोकथाम
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
pencegahan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
การป้องกัน , การป้องกัน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
voorkoming, preventie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
prevención
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
prevenzione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
prevenção
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
阻止 , 预防
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
zapobieganie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
запобігання , профілактика
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پیشگیری
تصویر پیشگیری
מניעה , מְנִיעָה
دیکشنری فارسی به عبری